برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 20:10
اگر علم در پی آن است که هر احساسی را ناشی از یک نوع اختلال یا بیماری درونی بداند، نام این احساس کشنده در من باید بیماری تنهایی باشد. تنهاییِ گستردهای که از حضور بی سرانجام تو در خلاء تلخِ بودنِ من سرچشمه میگیرد.
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 20:10
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 20:10
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 23:44
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 23:44
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 18:40
زنه شبیه یک گل بلند آفتابگردان بود که در قصه روییده باشد. با ساقهای مستحکم که در برابر طوفان قد خم نمیکرد. گلبرگهایش همچون بشرهی آفتاب که به آسمان آبی نگاه کند. خیلی نمیتوانستم بهش نزدیک بشوم. او سبز بود و صورت پر نوری داشت. من خاکستر سوختهی مترسکی تنها که توجهی جلب نمیکند.
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 18:40